بگزارش روابط عمومی انجمن خوشنویسان شعبه تهران بزرگ به نقل از روابط عمومی انجمن خوشنویسان ایران ؛استاد الهه خاتمی گفت: کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص امارات متحده عربی و ترکیه این سالها بازار خیلی خوبی برای جذب آثار هنری نفیس و موزهای خوشنویسی بودهاند و سفارشهای خیلی خوبی هم به هنرمندان ایرانی میدادند. به طور جدی میتوان گفت بخشی از آثار موزهای استادان خوشنویسی ما الان در آن کشورهاست.
ثبت پرونده خوشنویسی از سوی ترکیه به عنوان میراث ناملموس در یونسکو باعث شده است این هنر در هر ۲ کشور با بررسی بیشتری مورد مطالعه قرار گیرد. هرچند ایران هم قصد دارد پرونده خوشنویسی را برای ثبت به یونسکو بفرستد، اما با توجه به عملکرد کشورهای همسایه به خصوص ترکیه در ثبت برخی از آثار میراثی دیگر به نام خود، ثبت پرونده خوشنویسی از سوی آنها حساسیت جامعه خوشنویسی و هنری را بالا برده است.
الهه خاتمی، از استادان انجمن خوشنویسان که مدرک اولین استادی زن در خط نستعلیق را هم در سال ۸۶ کسب کرده، معتقد است کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه با برگزاری مسابقات و اهدای جوایز نفیس توانستهاند خود را در زمینه خوشنویسی معرفی کنند و حتی با خرید یا سفارش دادن به استادان خوشنویسی از جمله هنرمندان ایرانی، بخش زیادی از آثار موزهای این استادان را در اختیار گرفتهاند.
به گفته او، با این اوصاف طبیعی است که ترکیه بخواهد از این اقدام بهرهبرداری کند و به صرافت ثبت خوشنویسی به نام خودش بیفتد. گرچه که به گفته خاتمی، این امر طبیعی است اما حق نیست. گفتوگوی اعتمادآنلاین با خاتمی را درباره خوشنویسی در ترکیه و مقایسه آن با ایران در ادامه بخوانید.
* اگر نگاهی به تاریخچه خوشنویسی ایران و ترکیه بیندازیم، کدام یک پیشینه قویتری در این زمینه دارند؟
البته که سابقه خوشنویسی در ایران قابل مقایسه با ترکیه نیست. در واقع ایران همیشه پرچمدار این رشته از قرن چهارم بوده است که ابن مقله بیضاوی شیرازی اقلام سته را تنظیم کرد. او منسوب به ایران است و همین موضوع نشان میدهد سرزمین ایران در خوشنویسی سابقه داشته است.
نخستین بار نیست که کشورهای دیگر قصد دارند میراثهای فرهنگی و اعتباریمان را به خود منتسب کنند. متاسفانه به کمکاری و غفلت ما در این زمینه برمیگردد که باعث میشود چنین اتفاقهایی بیفتد. البته در سالهای اخیر کشورهای دیگر مشخصاً ترکیه فعالیتهای زیاد و قابل تاملی همچون برگزاری دوسالانهها و جشنوارههای معتبر با جایزههای خیلی خوب و از همه مهمتر با حمایت مسئولان عالیرتبه خود داشتهاند.
همه این مسائل کمک میکند آنها ویترینی برای شناخته شدن به دنیا شوند و این برداشت به وجود بیاید که این کشور در زمینه خوشنویسی پیشگام بوده و هست و سابقهای دارد. آنها فعالیت میکنند و از سوی مسئولانشان حمایت میشوند.
منابع مالی بسیار زیادی هم در اختیارشان قرار میگیرد تا برای خوشنویسی خرج کنند. به هر حال این عوامل تاثیرگذار است چون نمیتوانیم نقش تبلیغات را در شناخته شدن، تغییر جریانها یا نگاهها منکر شویم. آنها فعالیت کردند، خرج کردند، حمایت کردند و الان هم میخواهند بهرهبرداری کنند، این یک امر طبیعی است اما حق نیست.
هنرمندان ترک در زمینه خط نسخ و ثلث بسیار عالی هستند.
*همانطور که خوشنویسی ایران را بیشتر با نستعلیق میشناسیم، ترکیه در زمینه خوشنویسی خطی دارد که بیشتر با آن شناخته شود؟
نمیتوانیم منکر شویم که هنرمندان ترک در زمینه خط نسخ و ثلث بسیار عالی هستند و چهرههای شناختهشده و مورد تاییدی هم در زمینه این هنر در دنیا دارند. آنها در این زمینه از ما جلوتر و قویتر هستند، اما به این معنا نیست که این خطها مال آنها باشد.
این دو خط از اقلام سته هستند که از قرم چهارم به بعد به شکلهای مختلف شاهد تطورش هم بودهایم. آنچه امروز در ترکیه صورت میگیرد کارهای قوی است اما ما به عنوان یک شناسنامه ملی و آنچه متعلق به خودمان هست میتوانیم به صورت مشخص از نستعلیق و شکسته نستعلیق نام ببریم و کسی هم نمیتواند ادعا کند که از ما در این زمینه جلوتر است.
هنرمندان خوشنویس حمایت شوند.
* در سالهای اخیر چند دوسالانه هم از سوی وزارت ارشاد در زمینه خوشنویسی برگزار شد. آیا این دوسالانهها برای اینکه از خوشنویسی حمایت شود موثر بودهاند؟
این برنامهها با حرکتهایی که در خارج از ایران اتفاق میافتد مثل دوبی یا ترکیه قابل مقایسه نیستند چون آن رویدادها جایزههای بسیار عالی دارند و اعتبار و احترامی که مسئولانشان نسبت به این هنرها قائل هستند باعث حمایت مادی و معنوی هنر خوشنویسی میشود.
نمونه این حمایتها سفری است که چند سال قبل به ترکیه داشتم. برای سمپوزیوم بانوان خوشنویس به ترکیه دعوت شده بودم. در مراسم افتتاحیه آقای اردوغان به همراه خانوادهاش در این مراسم شرکت کرده بود. میخواهم بگویم این سمپوزیوم در این سطح برگزار شد و آنطور حمایت شد؛ پس طبیعی است که نتیجهاش را هم میببینند.
در حالی که چهرههای خوشنویسی ایران در جای جای دنیا نمایشگاه برگزار کردهاند یا در مسابقات مختلفی حضور داشتهاند چون دغدغه حفظ و حراست از این هنر را داشتهاند، اما در همین رویدادها مسئولان کشورهای مختلف حضور داشتند به جز کشور ما. حتی اگر دعوت هم شده بودند، نمیآمدند.
در داخل کشور هم وقتی مراسمی هست و هنرمندی از کشورهای دیگر شرکت میکند سفیر آن کشور حتماً حضور دارد تا نشان دهد این هنرمند تحت حمایت کشورش است، اما ما خوشنویسان ایرانی واقعاً همه جای دنیا خیلی غریب بودیم، در ایران هم همینطور.
جوانها رفتهرفته از این هنر فاصله میگیرند.
*الان چه وضعیتی دارد؟ چقدر میان نسل جوان یا خانوادهها مورد اقبال قرار میگیرد؟
واقعیت این است که در سالهای اخیر به خاطر شرایط سیاسی و اقتصادی، فرهنگمان هم تحت تاثیر قرار گرفته و جوانها رفتهرفته از این هنر فاصله میگیرند. بعد از انقلاب، اتفاق خاصی رقم خورده بود که اقبال زیادی در زمینه هنر خوشنویسی به عمل آمد.
البته عوامل دیگر هم دخیل بودند؛ مثلاً هنرهای دیگر خیلی مطرح نمیشدند یا اجازه مطرح شدن نداشتند اما خوشنویسی چون هنری است که با کلام و ادبیات و خلاقیات در ارتباط است، خانوادهها خیلی استقبال کرده بودند. انجمن خوشنویسان خیلی توانست از این فرصت بهره برد و توسعه کمی و کیفی پیدا کند.
رفتهرفته به خصوص با توجه به شرایط اقتصادی، خانوادهها مسائل فرهنگی را با گزینش بیشتری در سبد خانواده قرار میدهند و همین مساله باعث شده است توجه به آموزش خوشنویسی کمرنگ شود؛ اما گله ما از متولیان امر است چون خیلی خوب خوب میتوانستند با ایجاد شرایط و امکانات و تبلیغات گسترده از بستری که فراهم شده بود استفاده کنند تا اشتیاقی که جریان داشت همچنان بتواند جاری و ساری باشد.
البته خیلی از خانوادهها هنوز این باور را دارند که فرزندانشان خط خوبی داشته باشند، اما واقعاً قابل مقایسه با سالهای قبل نیست. معدود هنرمندان صاحبنام کماکان به فعالیت خودشان ادامه میدهند، اما متاسفانه مسئولان و متولیان امر فرهنگ و هنر میتوانسند فعالانهتر، مسئولانهتر و آگاهانهتر عمل کنند و اهمیت این هنر ملی را درک کنند که اینطور نشد.
* در کشورهای ترکیه یا عربی، بازار هنر خوشنویسی چطور است؟ آیا تلاشهایی انجام دادهاند که به غیر از جذب هنرمندان از طریق جوایز خوب، بازار کار مناسبی هم داشته باشند؟
کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص امارات متحده عربی و ترکیه این سالها بازار خیلی خوبی برای جذب آثار هنری نفیس و موزهای خوشنویسی بودهاند و سفارشهای خیلی خوبی هم به هنرمندان ایرانی میدادند. به طور جدی میتوان گفت بخشی از آثار موزهای استادان خوشنویسی ما الان در آن کشورهاست.
البته در ۲ سه سال اخیر که شرایط اقتصادی دنیا را تحتالشعاع خود قرار داده این بازار در خارج از کشور هم کمکارتر است، اما آنطور نیست که مانند کشور ما تعطیل شده باشد.